زندگینامه روحانی شهید شیخ علی محسنی
شهید شیخ علی محسنی 1342 در روستای دور افتاده انارستان ریز از شهرستان کنگان، استان بوشهر متولد شد. او در یک خانواده روحانی و متوسط چشم به جهان گشود، پدر و جد او روحانی و اجدادش نیز ملبس به لباس مقدس روحانی بوده است. و همچنین امر سبب گردید که تحت تاثیر اخلاق فاضله پدر گرامیش مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج میرزا احمد محسنی رضوان الله علیه قرار گیرد و بیشتر به اسلام و قرآن روی بیاورد، از همان ایام کودکی بود که صفا و معنویت چهره اش، حاکی از آینده ای درخشان و پر شور و پر ثمره ای او بود. چون به سن قانونی رسید روانه دبستان گردید وی در دوران تحصیل ابتدایی به دلیل هوش سرشار وحس کنجکاوش جزء شاگردان ممتاز و نمونه و دائما مورد تشویق معلمین خصوصا معلم دینی قرار می گرفت.
شهید محسنی همزمان با دروس ابتدایی به فراگیری قرآن و مسائل دینی نزد پدرش مشغول شد و خود را در معرض نفوس الهی و اسلامی قرار میداد. چون تحصیلات ابتدایی را به پایان رسانید به منظور فرا گیری علوم دینی به حوزه علمیه بوشهر وارد شدند و این امر باعث شد که از دروس دبیرستانی صرف نظر کند.
ایشان پس از مدتی اقامت در این حوزه به مدرسه علمیه کنگان مشرف شد و دنباله جامع المقدمات را نزد استاد شیخ عباس عاشوری ادامه داد و درآنجا نیز مورد لطف و عنایت استاد قرار گرفت و در میان طلاب الگو و نمونه شد. بالاخره مقدمات را در محضر استاد عاشوری به پایان رسانید که انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تحت رهبری امام خمینی آغاز گردید و ایشان نیز همچون میلیون ها مسلمان دیگر به نبرد علیه رژیم پرداخت و به جرأت می توان گفت که این روحانی شهید جز اولین کسانی بود که پیگیر برپایی انقلاب اسلامی در منطقه بود و برای مردم تشریح اوضاع سیاسی ایران و رژیم غاصب را می کرد و به همین دلیل بارها از طرف مأمورین پاسگاه مورد تعقیب بود که دو بار نیز دستگیر شد و نسبت به او اهانت کردند تا اینکه انقلاب پیروز شد. وی نیز از هیچ کوششی برای انقلاب دریغ نمی ورزید و همواره افشاگریهایش را متوجه گروهک های منافق و ضد خلق می نمود و در بیداری و آگاهی مردم در شناخت این گروهک های ضد خدایی نقل بسیار مهم و مؤثری داشت. شهید محسنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی روانه حوزه علمیه شیراز (حسینیه قوام) شدند و در آنجا زیر نظر استاد عالیقدر سید مهدی دستغیب دوره دوم تحصیل را شروع کردند و در آنجا نیز مورد تشویق و تحسین استاد و طلاب قرار گرفت وی همیشه در جلسات درس اخلاق شهید محراب ایت الله دستغیب شرکت می نمود و از بیانات عرفانی و آسمانی ایشان حداکثر استفاده را می نمود.
شهید پس از یک سال و اندی در مدرسه قوام برای ادامه تحصیل دوره سوم به مدرسه محمودیه (آستانه شیراز) راه یافتند و در آنجا در محضر استاند گرانقدر حجة السلام سید عبدالله زبرجد درسهایی از قبیل سیوطی، حاشیه، معالم، منطق، و دو جلد از شرح لمعه آموخت. محسنی با معلومات حوزوی و اطلاعات عمیق در رابطه با خدا و دین و شرع، سخت متدین و معتقد به آخرت بود و همیشه خود را در محضر محاسبه با خدا می دید و در دل شب های تار که همه موجودات عالم به خواب خوش فرو رقته بودند با خدای خود راز و نیاز می کرد و صدای ناله و تضرع مهدی، مهدی گویانش در آسمان مدرسه طنین انداز بود و این خود درس بزرگی برای طلاب بود. محسنی یکی از ستارگان درخشان عشق و ایمان بود و همچون شیری در بیشه مجاهدان راه خدا بر دل دون صفتان ضد خدا و خلق هجوم می برد و لحظه ای از یاد خدا غافل نمی ماند و نفرت او علیه خصم جز برای خدا نبود او مجاهد راستینی بود که جهاد را با قلم و قدم و زبان گویایش از محراب مسجد شروع نمود و آن را در میدان های کارزای حق و باطل لباس رزم را بر تن کرد و با گرفتن سلاح آتشین بر دست ادامه داد.
شهید سر انجام پس از دوبار رفتن به جبهه در روز شنبه 7 اسفند ماه 1360 در حالی که مشغول کندن سنگر برای نماز جماعت برادران رزمنده اسلام بودند مورد اصابت ترکش خمپاره مزدوران بعثی قرار گرفت و همراه با یار همسنگرش به دیار خداوند شتافت. روحش شاد و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
نظر شما؟
+ 0
+ 0



------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------